دیبا دیبا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

موشی مامانی و بابایی

2 ماهگی و اولین سفر

دخترم برای اولین بار تو عمر ۲ ماهش به مسافرت رفت . چهارشنبه ۱۳/۱۱/۸۹ با مامان افسان و خاله آیدا و آیناز رفتیم شمال (بابلسر ) خونه خاله های مهربون . تا جمعه هم اونجا بودیم و برگشتیم .  دست بابا وحید هم درد نکنه که ما رو برد که یه هوایی عوض کنیم .   بعدکه برگشتیم شنبه من و شما و مامان افسان صبح شنبه رفتیم واکسن دوماهگی تو زدیم و قد و وزن کردیم . هزار ماشالله مامان داری رکورد می شکونی وزن :۶۱۰۰  قد:۶۰  خانم دکتر گفت دخملتون داره تپلی می شه ها . به خودتم گفت همین جوری بخوای پیش بری چشم ژاپنی می شی با این لپ هات.   (ماشاالله ) واکسن هم که زدیم که تا فردا صبح همش تو خواب ناله می کردی . الهی ...
17 بهمن 1389

40 روزگی دخملی

دیبای ناز ما روز تولد مامانش ۴۰ روزه شد یعنی ۲۵/۱۰/۸۹    خلاصه که تولد من و جشن چله دخملی یک روز بود دخملم انقدر شیرین شده . دیگه یواش یواش چشماش داره شروع می کنه به دیدن . البته هنوز اجسام ریز و نزدیک رو دنبال نمی کنه ولی از جلوی چشماس که رد بشی یا بالای سرش با چشماش دنبالت می کنه
25 دی 1389