عید 1391
سلام
اینم از تعطیلات عید که اومد و رفت و ما دوباره برگشتیم سر کار و باز دوباره من و تو عزیز دلم از هم جدا شدیم .
گرچه شما انقدر شیطون شدی شیطون شدی که وقتی پیشتیم 1 دقیقه هم نمی ذاری ما بشینیم . همش دنبالتیم .
البته یه بار هم دوباره تو عید مثل اسفند این ویروس لعنتی اومد سراغت و 2 , 3 روز هرچی می خوردی می یووردی بالا . خلاصه که این مریضیه کلی لاغرت کرده. انشالله که دیگه هیچوقت هیچ نی نی مریض نشه. خیلی سخته
خدا رو شکر عید امسال هم بد نبود . جایی نرفتیم تهران بودیم . تعطیلات رو به دید و بازدید و گشت و گذار تو همین تهران گذروندیم . انشالله که تا آخرش خوب باشه.
اینم چندتا عکس از تعطیلات
بقیه در ادامه مطالب
دیبا در پارک
فرحزاد - به دنبال پیشی
و بالاخره پیشی رو پیدا کرد. (زیر تخت)
آماده برای رفتن به عید دیدینی
انقدر شیطونی کرده بودی که نرفته غش کردی از خواب
اینجا هم رفتی که تو اون سه گوش بشینی ولی گیر کردی اونجا
اینم دو تا عکس از یهو شارژ باطریت خالی شدن که خودت یکدفعه از خواب غش می کردی